نم نم بارون

ساخت وبلاگ
در کل از داروهای تزریقی خیلی بدم میاد. استرس موقع تزریق به کنار ، اون درد موذی ای که تا یکی دو روز تو محل تزریق باهاته یه طرف. چه کاریه وقتی میشه خورد یا مالید بیای با سوزن پوست و عضله و رگ رو پاره کنی و دارویی که هر چیزی ممکنه باشه رو مستقیم بریزی تو بدنت. هر جایی ام که تا الان کار کردم مردم عاشق تزریقی بودن و چه دعواها که نداشتیم به خاطرش!!! امروز واکسن آنفولانزا ایرانی زدم. سوزنش خیلییییی ضخیم بود به نسبت سرنگای دیگه. محل تزریقش خیلی درد میکنه. هر بار دستمو تکون میدم یه تیر میپیچه تو دستم. اگه خواستید واکسن آنفولانزا بزنید حتما هلندی رو بگیرید. تا الان هلندی رو زدم که کیفیت سوزنش واضحا فرق داشت. امسال محل کارم بهمون داد که اونم ایرانی رو دادن. دستم خیلییییی درد میکنه نم نم بارون...ادامه مطلب
ما را در سایت نم نم بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namnammmo بازدید : 43 تاريخ : پنجشنبه 4 آبان 1402 ساعت: 21:30

امروز دیر از کتابخونه رسیدم خونه و خیلی خستم. فردا کشیک ۲۴ ساعته دارم و تمام لباسایی که باید بپوشمو شستمو باید اطو بشه. دوش هم نگرفتم هنوز. ۶ صبح هم باید از خونه بزنم بیرون! اصلا نای تکون خوردن ندارم!اوضاع مملکت چرا این طور شده؟ واقعا ترسناک و رعب آوره! هیییچ ثباتی حتی تو یه ۲۴ ساعت نداریم! حالم خیلی بده! جدیدا چرا همه یه جورایی شدن؟! یکی از همکلاسیای دانشگاه(دیگه عنوان دوست رو براش به کار نمی برم) پیام داده چه ساعتی هستی زنگ بزنم که من هم جوابشو دادم و دیگه پیامم رو سین نکرده ۲ ماهه!!! دفعه اولش نیست و همیشه از این رفتارا داشته اما نهایت یه هفته بعد جواب میداد نه دیگه ۲ ماه ول کنی جواب مکالمه ای که خودت شروعش کردی رو ندی!!! یکی دیگه از همکلاسیامم همین قصه رو پیدا کرده و اتفاقا سین هم کرده و جواب نداده!! مثلا این طوری خیلی خفن به نظر میان؟! حالا خوبه خودشون مدام پیگیرن و پیام میدن! من هم شمارشونو و تمام هیستوری پیامای این آدمای سواستفاده کن رو حذف کردم(در کل تا جایی که گوشیم جا داشته باشه پیام پاک نمیکنم مگر این که دیگه اون آدم برام تموم بشه) و به پایان روابطی که فکر نمی کردم این طور بی معرفتانه تموم بشه می اندیشم!این پیامک تبلیغاتیا جدیدا چقدددر خوب شدن که نوشتن برای لغو ۱۱ رو بفرستید. بالاخره یاد گرفتن که برای نظر دیگران باید احترام قائل بود! کاش همه یاد بگیریم برای حریم و زمان دیگران خیلی باید احترام بزاریم.♥ نوشته شده در جمعه پنجم اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۹ ق.ظ توسط مهرفام : نم نم بارون...ادامه مطلب
ما را در سایت نم نم بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namnammmo بازدید : 83 تاريخ : يکشنبه 14 اسفند 1401 ساعت: 19:00

امسال خیلی بیشتر از قبل دوست داشتم کسی بود و رسومات ولنتاین رو به جا میاوردیم ولی خب انگار خدا هنوز مصلحت ندیده. اگر چه که شدیدا احساس تنهایی میکنم اما این رو هم خوب میدونم که یه رابطه پایدار، علم و آگاهی می خواد و من هنوز نوپا هستم تو این راه. چند وقت اخیر چند تا حادثه برام پیش اومد که واضحا برام مسجل شد تنها کسی که میتونم بهش تکیه کنم خودم هستم و خودم باید بهترینا رو فراهم کنم. همه میان و با یه کیفیتی مدتی کنارت هستن و نهایتا هم میرن پس چرا خودم کیفیت زندگی م رو تعیین نکنم و منتظر رویا بشینم. راستش حالا که فکر میکنم حامی چندان خوبی برای خودم نبودم حتی تا حالا نشده برای خودم بی دلیل هدیه بخرم. منظورم ضروریاتو روزمره نیست. صرفا چیزی که دوسش دارم اما ضرورتی هم برای داشتنش ندارم ( که من چه لیست بلند بالایی از این دست خریدا دارم) اما خیلی راحت به خودم جواب رد دادم!می خوام از این به بعد بهترین دوست خودم باشم و آرزوهامو حقیقی کنم. می خوام مهربونترین پناه خودم باشم. ♥ نوشته شده در جمعه بیست و هشتم بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۲:۲۶ ب.ظ توسط مهرفام : نم نم بارون...ادامه مطلب
ما را در سایت نم نم بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namnammmo بازدید : 94 تاريخ : دوشنبه 1 اسفند 1401 ساعت: 21:32

چند روز پيش مي خواستم برم آرايشگاه كه جايي كه هميشه ميرفتم بسته بود و ناچارا رفتم يه جاي ديگه كه هيچ شناختي ازش نداشتم و دفعه اولم بود. اول كه وارد شدم كلي پله به سمت پايين بود و رسما دو طبقه زير زمين بود. بعد هم چون بي نوبت رفتم گفتن يه مشتري براي رنگ مو دارن اول كار اون رو راه بندازن كه تو اين مدت ديدم چقددددر كثيف و بي دقت كار ميكنه. حتي يه كاور كه لازمه ي هر كار آرايشگريه روي لباس مشتري ننداخت و كلي لباسشو رنگ مويي كرد و موقع رنگ كردن موهاشم خيلي بي دقت و سرسري كار انجام ميداد. ضربه آخرم وقتي زد كه شونه اي كه زده بود رو سر مشتري قبلي رو آورد سمت من و مي خواست به موهاي من هم بزنه اون هم بدون حتي يه دستمال و الكل كشيدن! خيلي با خودم كلنجار رفتم كه حالا بمون اما منطقم قبول نمي كرد و ميترسيدم يه بيماري پوستي هم اين وسط بگيرم. در نهايت بهانه آوردم كه عجله دارم و اومدم بيرون. ولي واقعا استرس بدي بهم وارد كرد كه چقدر يه عده بي خيال و غير حرفه اي كار ميكنن و اگر خود مشتري حواسش نباشه چه بيماري هايي كه تو اين فضاها ميتونن منتقل بشن كه رفعش زمان طولاني و هزينه بالا مي خواد.يك بار مي خواستم گوش يه بيمار رو معاينه كنم كه وقتي داشتم اسپكولوم رو با الكل ضدعفوني ميكردم همراه بيمار گفت اولين كسي هستيد كه مي بينم قبل معاينه همه چي رو الكل ميزنيد! و من مبهوت كه مگه ميشه وقتي يه وسيله رو به بدن كسي زديم همين طور ببريم به بيمار بعدي هم بزنيم!خواهشن اگر شغلي داريد كه مستقيم و غير مستقيم با بهداشت و سلامت انسان و حتي ساير موجودات ارتباط داريد، يه روتين بهداشت براي خودتون داشته باشيد و به خاطر كمبود وقت يا ناآگاهي مشتري يا بيمار روتين رو نشكنيد. از اعتمادي كه بهتون ميشه مراقبت كنيد و اول از همه نم نم بارون...ادامه مطلب
ما را در سایت نم نم بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namnammmo بازدید : 104 تاريخ : دوشنبه 1 اسفند 1401 ساعت: 21:32

سلامی به خنکی هوای این روزهاهر پزشکی به دسته ای از بیماری ها برای ویزیت علاقه نداره و اگه بتونه محدودیت پذیرش میزاره. بی علاقگی من نه بیماری بلکه تازه ازدواج کرده هاست. واقعا دوست ندارم کسایی که زیر 5 سال از ازدواجشون گذشته رو ویزیت کنم از بس که ناز و اداهای مسخره و وقت کش دارن. اولا که به خاطر کوچکترین علامتی میان دکتر و اکثر مردا مثلا میخوان مردونگی و صلابت! خودشونو ثابت کنن با تحکم( آخه کم شعور تو فقط شوهر زنتی به چه حقی با پزشک اون طور صحبت میکنی!) ، دستور دارویی میفرمایند تا مای بی سواد براشون نسخه کنیم! و بدون استثنا دستور سرم و آمپول میدن. خانوما هم ناز میکنن و میگن نه آمپول دوسسست ندارم و این وسط یه بحث مسخره هم میکنن تا همدیگه رو مثلا توجیه کنن. از قسمت تزریقات هم نگم براتون که دخترا چه جیغا و بی آبرویی هایی درمیارن! جلو شوهراشون. تو رو خدا یکم عاقلانه رفتار کنید. شما علاوه بر نقش همسریتون (که اون موقع هم حتی باید یه حدودی برای رفتارتون بزارید)، وقتی تو جامعه هستید شخصیت اجتماعیتون رو هم دارید بروز میدید و تا جایی که میتونید اون رو به خاطر هیچ نقشی خرابش نکنید. ناز و ادا مال خونه ست و حریم خودتون 2 نفر. جای هر رفتاری رو بشناسید لطفا. ♥ نوشته شده در جمعه بیست و پنجم آذر ۱۴۰۱ ساعت ۲:۱۰ ب.ظ توسط مهرفام : نم نم بارون...ادامه مطلب
ما را در سایت نم نم بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namnammmo بازدید : 104 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 15:05

سلام از جمعه و سرمای بی سابقهجمعه بعدی آخرین روزیه که میام این درمانگاه کشیک میدم. چون راهش خیلی برام دوره میخوام یه جای نزدیک تر پیدا کنم تا کلی وقت واسه رفت و آمد نزارم. 8 ماه تقریبا تو این درمانگاه کار کردم و واقعا اینجا رو به خاطر موقعیت مکانیش که روبروی پارکه دوست داشتم و الان یک ماهی هست که کلنجار داشتم با خودم که دیگه نیام. خیلی تجربه های اینجا برام ارزشمند بود و الان میخوام برای تازه پزشکا چند موردش رو بنویسم.1_ اول از همه این که تمام اقداماتی که تو کلینیک انجام میشه مسیولیت مستقیمش با پزشک کشیکه. مثلا تو کلینیکای خصوصی حجامت، سوراخ کردن گوش، ختنه، شست و شوی گوش، بخیه های سطحی و گاها زیبایی ، کشیدن ناخن و ... انجام میشه که اکثرا پرستار انجام میده اما تماااام مسیولیت با پزشکه و یه کارایی مثل شست و شوی گوش و حجامت رو که طب نوین قبول نداره واقعا انجامش مایه ی دردسره. حالا اگر خود پزشک تسلط داره، انجامش بده هیچی اما اگر به پرستار و بهیار میسپرید مراقب باشید.2_ یه موردی که خودم چند مورد تو کشیکام انجام شد و بعدها متوجه شدم مسیولیتش با من بود این بود که پرستار، تزریقات در منزل انجام میداد. یعنی پرستار از درمانگاه میرفت خونه مریض (در حالی که منه پزشک تو درمانگاهم) و اونجا مثلا سرم وصل میکرد ولی تمام مسیولیت با پزشک بود. جالب تر این که بدون تجهیزات احیا میرفتن و حتی تا انتهای تزریق سرم هم منتظر نمیموندن. چه حوادثی که میتونست رخ بده و واقعا سهل انگاری کردم. مثلا افراد خانواده میتونستن به هر دلیلی خودشون یه آمپول بریزن تو سرم یا حتی حساسیت دارویی رخ بده!!!3_ تزریقات علی الخصوص داروهای حساسیت آور مثل پنی سیلین، سفتریاکسون، سفازولین، نوروبیون از 11 شب به بعد ممنوع. چه حساسیت های نم نم بارون...ادامه مطلب
ما را در سایت نم نم بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namnammmo بازدید : 59 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 15:05

سلام و صبح بخیر طبق معمول همیشه من و صبح جمعه و درمانگاه ❤ نم نم بارون...
ما را در سایت نم نم بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namnammmo بازدید : 122 تاريخ : جمعه 8 مهر 1401 ساعت: 9:51

حلول ماه مهر _ماه میلاد بهترین دختر دنیا _ رو به همه تبریک میگم. آخ که چقدر مهر ماه پر از حس خوب و پرخاطره س برام. هوای خنک، برگای زرد و نارنجی و خردلی ، کتاب و دفتر و دنبال یادگیری دویدن، همه پر از انرژی ان برام. امیدوارم سال تحصیلی پیش رو برای همه علم آموزا پر از یادگیری باشه و کسایی هم که این دوران رو سپری کردن شدیدا توصیه میکنم دنبال یادگیری یه رشته جدید باشن و خودشون رو از لذت شنیدن و یادگرفتن مباحث جدید محروم نکنن.برنامه م برای نیمه دوم سال تقریبا مشخصه و چند تا کار دارم که با قطع شدن اینترنت، نیمه کاره مونده ( کار رو میگن نزارید برای روز آخر همینه ها). برنامه کاریم هم مشخص شد و تونستم از یه درمانگاه، کشیک فیکس بگیرم ( یعنی به عنوان یه نیروی ثابت اونجا کار کنم که برای یه پزشک خیلی نکته مهمیه و می تونه به مریضاش بگه برای پیگیری کی میتونن مراجعه کنن).به شدت توصیه میکنم برای وقتتون برنامه ریزی کنید و برای هدف هاتون مسیر دقیق مشخص کنید. امیدوارم پاییز خوش رنگی در انتظارمون باشه.♥ نوشته شده در جمعه یکم مهر ۱۴۰۱ ساعت ۵:۳۳ ب.ظ توسط مهرفام : نم نم بارون...ادامه مطلب
ما را در سایت نم نم بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namnammmo بازدید : 116 تاريخ : جمعه 8 مهر 1401 ساعت: 9:51

من چرا بايد ارگونومي رو با اريگامي اشتباه بگيرم ؟!

تازه اولش فكر ميكردم يه كلمه س كه دو معني داره !

ولي خدايي شبيه ن !

نوشته شده در شنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۳۴ ق.ظ توسط مهرفام :

نم نم بارون...
ما را در سایت نم نم بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namnammmo بازدید : 154 تاريخ : دوشنبه 9 خرداد 1401 ساعت: 10:53

چرا این روزای آخر اینجوریه؟!! از زمین و زمان داره میباره برام. نم نم بارون...
ما را در سایت نم نم بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namnammmo بازدید : 189 تاريخ : چهارشنبه 31 فروردين 1401 ساعت: 4:17